شدني غمرني بطيء
شدني أغمرني
شدني محزم بخصار خدلك غرفه براسك
دستی بیگانه دگری خودت ناموکردله هستم
دست مالی شدن
دستاربندی
دستولاي
دست ع زرار الحرب
مالیدن به کون
شدنى اغمر
دسترګو دی قربان سم نازولی رازه
دسته نا دسته مین
دستانامگرسینگادارع به دلاکینگا